مدیریت ریسک
هیچ کسبوکاری بدون ریسک نیست. افرادی که تصمیم میگیرند وارد تجارت شوند، باید این واقعیت را بپذیرند که ریسکها بخشی از کار آنها به شمار میآیند. میتوان گفت کاملاً بدیهی و قابلدرک است که بزرگترین نگرانی همه تاجران و کارآفرینان در حین ورود به تجارت، شکست سرمایهگذاری آنها باشد.
علاوه بر این بعضی از افراد میترسند که کسب وکارشان بهاندازه کافی سودآور نباشد تا فعالیتها و رشد مستمر خود را حفظ کنند، یا کسانی هستند که نگرانند کسبوکارشان حتی تا سه یا شش ماه ادامه نیابد. توجه داشته باشید، حتی شرکتهایی که برای سالها، و حتی دههها سابقه کار دارند، هنوز به طور مداوم با انواع مختلفی از ریسکهای تجاری مواجه هستند.
اینکه کسبوکاری بیش از ۵ یا ۱۰ سال کارکرده است به این معنی نیست که در برابر خطرات مصونیت دارد؛ بنابراین برای کنترل ریسک باید راهحلی در نظر گرفت و مدیریت ریسک دقیقاً همان راه چارهای است که به شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکها میپردازد.
با این اوصاف، ما در این مقاله مدیریت ریسک را مورد بررسی قرار میدهیم. با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
در دنیای مالی و مدرن امروز، مدیریت ریسک در واقع یک نوع فرایند شناسایی، تجزیهوتحلیل و پذیرش یا کاهش نااطمینانی در تصمیمات سرمایهگذاری است.
اساساً، مدیریت ریسک زمانی اتفاق میافتد که یک سرمایهگذار یا مدیر صندوق، پتانسیل زیانهای یک سرمایهگذاری، مثلا یک خطر مالی را تجزیهوتحلیل کرده و تلاش میکند تا با توجه به اهداف سرمایهگذاری و تحمل ریسک صندوق، اقدام و راهکاری مناسبی را به کار بگیرد.
بنابراین، ریسک یک امر جداییناپذیر در هر حرفه ای است. یعنی هر سرمایهگذاری درجاتی از ریسک را تجربه خواهد کرد. از یک سند اوراق بهادار گرفته تا سهام بازارهای نوظهور یا املاک و مستغلات در بازارهای با تورم شدید.
علاوه بر این، ریسک هم بهصورت مطلق و هم بهصورت نسبی قابل سنجش و اندازهگیری است. خبر خوش اینکه درک کامل ریسک در اشکال مختلف آن میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا فرصتها، مبادلات و هزینههای مرتبط با رویکردهای مختلف سرمایهگذاری را بهتر درک کنند .
اهمیت مدیریت ریسک
در ادامه مقاله مدیریت ریسک به زبان ساده، اهمیت این موضوع را بررسی خواهیم کرد. مدیریت ریسک از آنجهت اهمیت دارد که ابزارهای لازم را برای توانمند کردن یک کسبوکار به کار میگیرد تا بتواند بهاندازه کافی ریسکهای احتمالی را شناسایی کرده و با آنها مقابله کند. در واقع، زمانی که یک خطر شناسایی شد، کنترل آن آسان است. علاوه بر این، مدیریت ریسک مبنایی را برای کسبوکار فراهم میکند که بر اساس آن بتوان تصمیم درستی اتخاذ شود.
انواع مدیریت ریسک
مدیریت ریسک استراتژیک
این نوع از مدیریت، ریسکهایی را شناسایی میکند که بر اهداف استراتژیک سازمان تأثیر میگذارد. همچنین بهعنوان مدیریت ریسک سازمانی شناخته میشود و بهجای هر کدام از بخشها به صورت مجزا به کل سازمان مینگرد. پس هدف در این نوع از مدیریت بسیار مهم است.
مدیریت ریسک عملیاتی
این نوع از مدیریت، بر عملیات روزمره یک سازمان تمرکز میکند و باید از اجرای روان و کارآمد فرآیندها در یک سازمان اطمینان یابد.
مدیریت ریسک مالی
در این نوع از مدیریت، ریسک داراییها، بدهیها، درآمدها و هزینهها کنترل میشود تا سازمان یا هر کسبوکاری بتواند در عین بهحداقلرساندن ریسک، سود مالی را به حداکثر برساند.
مدیریت ریسک انطباق
این مدل تضمین میکند که فعالیتهای یک شرکت با تمام قوانین و مقررات مربوطه مطابقت دارد. قانون در این مدل حرف اول را میزند.
مدیریت ریسک شهرت
در این مدل تمرکز بر حفظ شهرت شرکت است تا از زیانهای احتمالی که ممکن است ناشی از تبلیغات منفی یا نگرانیهای عمومی در مورد شیوههای تجاری آن باشد، جلوگیری کند. در واقع حفظ اعتبار یک شرکت در گرو این نوع از مدیریت است.
روشهای مدیریت ریسک
همه کسبوکارها باید پروژههای خود را با شناسایی دقیق همه ریسکهای احتمالی در طول فعالیتهای مستمر پروژه آغاز کنند. برای شروع این فعالیتها نیاز به روشهایی است که برای تکمیل مفاهیم مدیریت ریسک به زبان ساده در ۶ مرحله زیر به آنها اشاره میکنیم که راه افراد را برای گذر از هر نوع ریسک هموارتر میکند.
شناسایی ریسک
دانستن اینکه با چه چیزی روبرو هستید یا ممکن است در آینده روبرو شوید، یک عامل کلیدی مهم در هر برنامه مدیریت ریسک کسبوکار است تا بدانید به چه صورت آنها را با کمترین پیامدها مدیریت کنید.
علاوه بر این، فرایند شناسایی ریسک باید همراه با راهنمای بالقوه برای استفاده از همه فرصتها و اجتناب از همه ریسکهای عملیاتی، شامل ریسکهای منفی و مثبت باشد. استفاده و درک همه این گزارشهای مربوط به ریسک، باعث میشود ماهیت آنها برای شما روشن شود و به شما کمک میکند تا مراحل مستمر کار خود را بدون تأخیر در روند کار یا ضرر مالی طی کنید.
تجزیهوتحلیل ریسک بالقوه
پس از مشخص شدن ریسکهای بالقوه مرتبط با کسبوکارتان، زمان آن رسیده که اطلاعات بیشتری را بررسی کرده و تمام جزئیات استاندارد موردنیاز درباره هر ریسک را شناسایی کنید. این مرحله شامل تأثیر ریسک بر پروژه موجود و اهداف و سیستمهای کلی سازمان، نحوه رسیدگی به آن و ایجاد یک ارزیابی کامل برای کاهش آثار بد هر ریسک است.
علاوه بر این، تجزیهوتحلیل و ارزیابی ریسک ممکن است نگاهی به فرصتهای پنهان در هر مرحله از روند کار به شما بدهد که به طور بالقوه شامل مزایای قابلتوجهی برای شرکت شما است.
اندازهگیری ریسک
یک واقعیت در دنیای تجارت وجود دارد که «اگر نمیتوانید چیزی را اندازهگیری کنید، پس نمیتوانید آن را مدیریت کنید» و این بهشدت در فرایند مدیریت ریسک اعمال میشود. این مرحله به شما کمک میکند تا تلاش و زمانی را که تیم شما باید برای هر مرحله از این فرایندها صرف کند، شناسایی کنید.
علاوه بر این، ریسکها را اولویتبندی کنید تا بدانید هر کدام یک باید به چه روشی مدیریت کنید. بااینحال، این مرحله به معنای نادیدهگرفتن هرگونه فرایند مدیریت ریسک نیست، بلکه صرفاً به معنای شناسایی دستور پردازش است.
ارزیابی و پاسخ به ریسک
پس از اندازهگیری ریسک و شناسایی کامل جزئیات از همه نظر، اکنون زمان آن رسیده که این ارزیابی، پاسخی مناسب بر اساس سیاستهای شرکت دریافت کند. بااینحال، بخشی از این فرایند شامل این ارزیابی است که آیا این ریسک باید در طرح رویههای مدیریت ریسک قرار بگیرد یا هیچ تأثیری (منفی یا مثبت) بر روند پروژه ندارد و نباید مدیریت شود، بعد از آن هم پاسخ مناسب برای هر ریسک باید مشخص شود.
درمان و تعیین خطر
با داشتن اطلاعات کامل درباره ساختار روند مدیریت ریسک کسبوکار شما، اکنون زمان آن رسیده است که کارمند مناسبی را برای اجرای این روش در نظر بگیرید. چه این کار را برای هر بخش خاصی از ریسک باشد چه برای کل برنامه مدیریت ریسک، در واقع، این پذیرش تکلیف تنها راه برای بهرهمندی از تمام اقدامات و مطالعات قبلی است که انجام دادهاید.
بااینحال، تصمیمی را بدون تفکر نگیرید؛ بادقت انتخاب کنید تا نتایج قابلتوجهی داشته باشید.
نظارت بر ریسک
راز پنهان یک فرایند مدیریت ریسک موفق این است که شما نمیتوانید و نباید هیچ مرحلهای را نادیده بگیرید.در نهایت، پس از شناسایی تمامی عوامل و اطلاعات، نوبت به اجرا و نظارت بر وضعیت فرایند، نحوه عملکرد و نتایج آن میرسد تا با یک سند ارزیابی و بهروزرسانی، رویکرد آینده ریسک خود را توسعه دهید.
مدیریت ریسک مالی چیست؟
ریسکهای مالی به آن دسته از ریسکهای مستقیمی گفته میشوند که از نحوه مدیریت کسبوکار با پولی که در داخل و خارج از کسبوکار در جریان است، ناشی شود. همچنین برای انعکاس توانایی شرکت در مدیریت بدهیها و اهرم مالی استفاده میشود.
توصیف ساده دیگر برای ریسکهای مالی این است که آنها خطرات ناشی از معاملات مالی هستند در واقع، بسیاری از مردم به آن فقط بهعنوان احتمال متحمل شدن ضرر مالی نگاه میکنند، و این میتواند به دلایل مختلف و تحت شرایط مختلف ایجاد شود.
دلایل احتمالی که منجر به خطرات مالی میشود، شامل:
بیثباتی بازارهای مالی
بهطورکلی، بازارهای مالی بیثبات هستند و این میتواند به طور بالقوه منجر به زیان برای مشاغل و سرمایهگذاران شود. این بیثباتی اغلب با تلاطمات نامنظم قیمت سهام و ارز و نوسانات نرخ بهره مشخص میشود.
عوامل اقتصادی
اقتصاد کشورها و صنایع مختلف ممکن است مشکلاتی را در مقیاس بزرگ تجربه کنند که نمونه کلاسیک آن زمانی است که رکود اتفاق میافتد. هنگامی که یک تغییر اقتصادی در کل صنعت رخ میدهد، احتمالاً کسب وکارها متحمل ضررهای مالی میشوند که رفتار ناپایدار عرضه و تقاضا منجر به کاهش قیمت، کاهش تولید و حتی تضعیف قدرت خرید مشتریان میشود.
اقدامات و تصمیمات طرفهای خارجی
خطرات مالی نیز احتمالاً به دلیل اقدامات طرفهای خارجی مانند فروشندگان، تأمینکنندگان، رقبا و حتی مشتریان به وجود میآیند. بهعنوانمثال، اگر توانایی مشتریان در پرداخت مطالبات خود به شرکت مختل شود، یک تجارت نیز متضرر خواهد شد.
ناتوانی در دریافت مطالبات از مشتریان، ضررهای مالی قابلتوجهی را برای شرکت به همراه خواهد داشت.
کنشهای داخلی و انفعالات
شکست در فرایندهای داخلی، سیستمها و نیروی کار شرکت نیز پتانسیلی در افزایش مواجهه سازمان با ریسکهای مالی دارد. اگر کارمندان از انجام کارهای خود امتناع کنند، این میتواند منجر به بهرهوری پایین و در نتیجه سطح تولید پایین شود.
این به معنای سطح موجودی پایین و مقدار کمتر فروش است که در نهایت به درآمد پایینتر می انجامد.
مداخلات قانونی
هرازگاهی، دولتها قوانین جدیدی را ارائه میکنند یا قوانین موجود را بهروز میکنند که بر جنبه مالی کسبوکار تأثیر میگذارد. ممکن است هزینهها یا هزینههایی را افزایش دهد که حاشیه سود را کاهش دهد، یا همچنین ممکن است بر فرایندهای تصمیمگیری خرید مشتریان تأثیر بگذارد که به زیان کسبوکار است.
باتوجهبه مطالب بالا، مشخص است که ریسکهای مالی میتوانند از همه جهات ناشی شوند که اجتناب یا بهحداقلرساندن آنها را ضروریتر میکند. کسبوکارها باید مدیریت ریسک مالی را بیاموزند و به اجرا درآورند.
مدیریت ریسک عملیاتی چیست؟
مدیریت ریسک عملیاتی یک فرایند مستمر است که برای شناسایی و مدیریت ریسکهای ذاتی یک کسبوکار انجام میشود. ریسک عملیاتی یا از سیاستها، سیستمها و افراد ناکارآمد نشئت میگیرد.
یا زمانی که فرایندها و کنترلهای داخلی بهدرستی مدیریت نمیشوند ناشی میشود. این خطر شکست عملیات تجاری به دلیل ناکافی بودن افراد، فرایندها و فناوری است که مدیر کسب و کار هستند.
به طور کل، مدیر ریسک عملیاتی مدیریت چنین ریسکهایی را به عهده دارد و مسئولیت ایجاد فرایندها و پروتکلهای موثر برای شناسایی، ارزیابی و مدیریت مستمر آن ریسکها را بر عهده دارد. در واقع یک مدیر ریسک عملیاتی قوی باید:
۱- مدیریت را قادر سازد تا سطح سالمی از ریسک را در پیگیری اهداف سازمان بپذیرد.
۲- به تصمیمگیرندگان اطلاع دهد که به منابع اضافی برای مقابله با تهدیدات احتمالی برای عملیات سازمان نیاز است.
۳- اعتبار عملیات تجاری و توانایی شرکت برای دستیابی به اهدافش را تقویت کند و تلفات را کاهش دهد.
۴- مشخص کند که کجا میتوان فرصتهای کارآمدی را تحقق بخشید.
۵- با شناسایی پیشگیرانه خطراتی که ممکن است توانایی آنها برای دستیابی به اهداف شرکت را به خطر بیندازند، ذینفعان را آگاه نگه دارد.
۶- باید بینشی را از طریق دادههای سنجشپذیر ارائه دهد که سازمان را قادر سازد کارآمدتر و مؤثرتر عمل کند.
مزایای مدیریت ریسک
از مزایای مدیریت ریسک میتوان به بهبود تصمیمگیری، افزایش کارایی و کاهش زیان اشاره کرد. مدیریت ریسک با ارائه رویکردی ساختاریافته برای شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسک به سازمانها کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرند.
همچنین به سازمانها کمک میکند تا با شناسایی ریسکهای بالقوه و توسعه استراتژیهایی برای کنترل یا کاهش آنها، کارایی را افزایش دهند. در نهایت، مدیریت ریسک به سازمانها کمک میکند تا با شناسایی ریسکهای بالقوه و توسعه استراتژیهایی برای به حداقل رساندن تاثیر آنها، زیانها را کاهش دهند.
جمعبندی
همانطور که گفتیم، ریسک برای راهاندازی یک کسبوکار یک امر بدیهی است و همه کسبوکارها باید ریسکهای مختلف را مدیریت کنند، از مالی گرفته تا عملیاتی و اعتباری. در واقع، مدیریت ریسک فرایندی است که به سازمان شما اجازه میدهد تا هرگونه ریسک مرتبط با کاری که باید انجام دهید، و همچنین نحوه هدایت بحران با شیوههای استراتژیک مناسب برای مقابله با ریسک هر فرایند در نظر گرفته شده را مدیریت کنید.
علاوه بر این بسیاری از ریسکهای تجاری ممکن است خارج از کنترل شما بوده و بدون هیچگونه راهکار بالقوهای اتفاق بیفتند. بااینحال، یک فرایند مدیریت ریسک که بهخوبی مطالعه شده، ریسکهای داخلی و خارجی را در بخشهای مختلف شرکت پیشبینی و کنترل میکند.
پس هر چه زودتر یک فرایند مدیریت ریسک قوی را با بهترین استراتژی، با درنظرگرفتن انواع مختلفی از ریسکها در برنامه مدیریت خودتنظیم کنید.
منبع: کلینیک اقتصاد
پایان/
نظر شما